loading...
لاو98
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 191 دوشنبه 05 خرداد 1393 نظرات (0)

روزی روزگاری یه پسر تصادف کرد خیلی خون از دست داده بود


 هنگام تصادف دوتا اس  داد یکی را به دوست  دخترش یکی به دوست پسرش


 تو اس گفت


 بیا کنارم کار دارم  اولی که  دختر عشقش بود جواب  داد


برو بابا  تو این شب من هیجا نمیرم برو بخواب فعلا بای


 بعد دوست پسرش جواب داد کجا میری نرو تر خدا بمون الان میام با هم بریم


 پسر داشت میمرد با  ارامی خندید گفت ببین چه زمانه هست بعد چشمش را بست مرد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    طرفدار کدوم تیم هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 262
  • کل نظرات : 40
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 895
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 326
  • باردید دیروز : 42
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 506
  • بازدید ماه : 1,204
  • بازدید سال : 6,542
  • بازدید کلی : 214,960