loading...
لاو98
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 121 جمعه 23 خرداد 1393 نظرات (0)

 

روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت من قویترم یا تو؟ پسر گفت من.

 

پدر جا خورده و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟ پسر گفت من.

 

پدر بغض کرد ودوباره پرسید من قویترم یا تو؟ پسر گفت من .

 

پدر ازجابلند شد چند قدم باناراحتی و اشک از پسرش دور شد و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟ پسر گفت تو ...

 

پدر گفت چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم ؟

 

پسر گفت نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم چون دستت روی شانه ام بود پشتم به کوهی مثل تو گرم بود اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم . . .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    طرفدار کدوم تیم هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 262
  • کل نظرات : 40
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 895
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 30
  • باردید دیروز : 42
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 210
  • بازدید ماه : 908
  • بازدید سال : 6,246
  • بازدید کلی : 214,664